خب ، میدونی آدما با هم فرق دارن
مثلاً تو رو دستت یه فرشته تتوئه
من رو دستم یه گرگه روی گل
که این یعنی انتخاب با خودته
گزینه ی اول اینه : که منو خُردم کنی
گزینه دوم : فیریک بزن روم هر طوری که میشه
گزینه ی سوم : همین نیشه
که میزنی هر روز ، همین نیشه
کوچیک میشم پیشت
گزینه ی بعد احترام ، به خودم نگاهم
به نیازم ، به شعرام
که باعث میشه پُر شم از عشق
باعث میشه بشی تکیه گاهم
گل هم حلال میشه وقتی
میدم بهت یه کام
چه خوبه میکنی چت صِدام
میخوام “الف” و “ع” بگم
با علف شروع کنم ، چت
همه فرو کردن بذار منم لااقل فرو کنم ، بهت
ولی من شرط میبندم ، اگه خوب بمونی
بالاخره یه روز ، همه اونا که باید
تو رو میفهمنت ، تو رو تو رو میفهمنت
گزینه فرار داریم ، میشه بکَنی و بری
میشه بری پشتِ سرت همه
بگن بکَنی و وِلی
میشه ازم کلمه ی سیکت*ر بشنوی و هری
میشه ولی آرومم کنی
هر طور بلدی به هر مدلی
گزینه ها روی میزن ، انتخاب با خودِ توئه
اونیو بردار که منم خوش باشم تووش
یکی که شادت کنه
همه گزینه هاتو خط بزن
بگو فقط میشم مالِ خودت
بگو که این شیطونِ داغون
بعدِ چند وقت عاشق شده
میگفتم ، یه گرگه و یه گل و این یعنی
انتخاب با خودته
من باشم گزینه ی احترامو انتخاب میکنم
چون احترام هم مثلِ بقیه گزینه ها
یه چیز متقابله
به احترامِ تو وایمیسم ، به احترامِ ورودِ تو
همه این شهرو میسازم به احترام حضورِ تو
عبورِ تو سکوت
به احترامِ تو سرپا میکنم تشویق و میدم عشق
به عشقت اسمِ نابتو تتو میکنمش
به احترامِ تو حسادتمو میکُشمش
به احترامِ تو میخندم ، پُرم از لبخندم و هدیه
به احترامت همه اشکم ، به احترامت شدم گریه
به عشقت میکنم تکیه
به احترامِ تو میبندم ، چشممو رو وحشتِ دنیا
به احترام تو میجنگم ، به احترامِ تو جون میدم
واسه تکمیلِ این رویا
به عشقت زندگی کردم ، تو هر روزمو بودی باهام
به احترامِ تو صبر کردم ، نیومد خم به ابروهام و
من رو پام
من از سیل و غم و طوفان گذر کردم
به احترامِ وجودِ تو
همه شهرو خبر کردم
که ببنیم همه با هم ، طلوعتو
به احترامت همه عمرم گذشته توو قرنطینه
به احترامِ تو میمیرم باشه خب اگه هدف اینه
احترام از یه شیطان یه فرشته میسازه و
از یه فرشته یه شیطان ، از یه فرشته یه شیطان
البته که شیطان هم اگه بهش احترام بذاری
خودش یه فرشته است
دلم تنگه واسه باشگامون
بهم بیبیِ تخسمو بدین
این تنهایی خارمو گ*ید
این غربته رسمو کشید
فقط بذار نفس بکِشم
من نمیخوام مزدمو که هیچ
تازه حاضرم یه چیز هم بدم که
ولم کنن یه سری * مغزِ سه پیچ
دلتنگه واسه یه احترامِ ساده
زندگی یه جاده ی شلوغ و
من تنها وایسادم انتهایِ جاده
ببین هر طوفانی ابتدا یه باده
ما معضلمون یه افتضاح حاده
توو قانونمون شده انتقاد یه ماده
جهان پُر مسلمون غمگین
پُر جن*ه های شاده ، پُر جن*ه های شاده
بهم احترام بذار لعنتی
که من همه چیو تهشو دیدم
من از اولش اینجا بودم
ولی بقیه فقط میان گردش و میرن
من همه جور زهرو چشیدم
من حتی رو این تنِ لش
همه جور طرحو کشیدم
ولی اینجا شاد شدن مردمش بی من
سیاهیا رو پاک نکن
سیاهیا روحِ منن
تتو شده چند تا جنگجوی کدر رو بدنم
بگو این برچسبِ عقده هاشونو از روم بکَنن
دلم تنگه شهرمونه ، دلم شده تنگِ بویِ ننم
من از شمعِ وجودِ تو ، به بالشت هم حسودم
به آتیش میکِشم اگه همین امشب نسوزم
من از برقِ نگاهِ تو یه ادیسون درونم
یا هر چی که بخوای شک نکن
همین فردا صبح همونم
دلِ من شده شعله ور برات
ذهنم شده پُر از ادات
هنوز میکِشم شعله از لبات
انگاری شدی خودِ قبلنات
انگاری هنوز از همه سَری
هنوز میتونی دل ازم ببَری
بذار بشه دلِ خُل من فدات
دلِ من شده شعله ور برات
ذهنم شده پُر از ادات
هنوز میکِشم شعله از لبات
انگاری شدی خودِ قبلنات
انگاری هنوز از همه سَری
هنوز میتونی دل ازم ببَری
گزینه ی عشقو بده من
که دلم از دنیا واقعا پُره
هر کی از راه رسید
فقط میخواد ما رو آدم کنه
گزینه ی آزادی واسه من
که خیلی نیازم شده
آخه هر چقدر هم سفت بگیری
یهو میای میبینی بازم شله
سفیدیا رو لَک نکن
سفیدیا چشمِ منن
چشم سفیدِ این شهر منم
همه به چشمم زشتِ ع*ن
چرا توو شهری باشی که
دائم تهمت بهت بزنن
من اصلاََ دلم میخواد که
همه دل از منِ چت بکَنن
گزینه ها روی میزن ، انتخاب با خودِ توئه
اونیو بردار که منم خوش باشم تووش
یکی که شادت کنه
همه گزینه هاتو خط بزن
بگو فقط میشم مالِ خودت
بگو که این شیطونِ داغون
بعدِ چند وقت عاشق شده
بهم بیبی تخسمو بدین
تازه حاضرم یه چیزم بدم
دلم تنگِ شهرمونو
دلم شده تنگِ بویِ ننم